- با سلام و عرض خير مقدم . امروز : دوشنبه 26 اسفند 1403 مي باشد . به وبسايت امیرالمومنین خوش آمديد. از باديد شما متشکريم....(مدير سايت )
- اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في کُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
- إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَيْکَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اکْفِيَانِي فَإِنَّکُمَا کَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِي أَدْرِکْنِي أَدْرِکْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
- جملات دلخواه را جايگزين نماييد
- جملات دلخواه را جايگزين نماييد
- جملات دلخواه را جايگزين نماييد
- جملات دلخواه را جايگزين نماييد
- جملات دلخواه را جايگزين نماييد
مطالب مربوط
ابن عباس می گوید:از رسول خدا(ص) شنیدم که به علی(ع) می فرمود: یا علی من و تو از نور خدای بزرگ آفریده شده
ایم.[1]
رسول خدا(ص) فرمود: چهارده هزار قبل از خلقت آدم، من و علی نوری بودیم نزد خدای تعالی و هنگامی که خداوند آدم
را آفرید این نور زا در صُلب او قرار داد و این نور همچنان از صُلبی به صُلب دیگر منتقل می شد تا در صُلب
عبدالمطلب قرار گرفت. پس از صُلب او به دو قسمت تقسیم شد: قسمتی از آن در صُلب عبدالله و قسمتی دیگر در صلب
ابی طالب نهاده شد.پس علی از من، و من از علی هستم؛گوشت او گوشت من، و خون او خون من است. هر کس اورا
دوست بدارد مرا دوست داشته است و هر کس با او کینه توزی کند با من کینه توزی کرده است.[2]
رسول خدا(ص) فرمود: هنگامی که خدای تعالی آدم ابوالبشر را آفرید و ازروح خود در او دمید، آدم به پهنه ی راست
عرش نظر کرد پنج شبح نوری دید که در رکوع و سجود و عبادتند، آن گاه گفت: پروردگارا، آیا قبل از من هم کسی را
از گِل آفریده ای؟!
گفته شد نه یا آدم!
آدم گفت: پس این پنج شبح که بر هیئت و صورت خود می بینم، کیستند؟
خداوند فرمود: اینان از فرزندان تو هستند و اگر اینان نبودند تورا نمی آفریدم، اگر اینه نبودند بهشت و دوزخ، و عرش و
کرسی، و آسمان و زمین، و ملائکه و انس و جن را نمی آفریدم. به این پنج نفر، از نام های خود بخشیده ام: منم محمود
و این محمد، منم عالی و این علی، منم فاطر و این فاطمه، منم احسان و این حسن و منم محسن و این حسین است. به
عزت خودم سوگند! اگر کسی به اندازه ی دانه ی خردلی بغض اینان را داشته باشد او را به آتش می سوزانم. ای آدم!
اینان برگزیدگان خلق من هستند، با شفاعت اینان نجات دهم و با بغض آنان هلاک کنم، پس اگر حاجتی داشتی به اینان
متوسل شو.
آنگاه رسول خدا(ص) ادامه داد: من کشتی نجاتم و هر کسی که به آن در آید نجات یابد و هر کسی که از آن دور بماند
هلاک شود، هر کس از خدا چیزی بخواهد، با توسل به ما اهل بیت طلب کند.[3]
منبع: برگرفته شده از کتاب قصه ی کوفه با تالیف حجة الاسلام و المسلمین علی نظری
منفرد.
ديدگاههاي اين مطلب


